پانتهآ بهرامی - در ایران شاید هیچ اقلیت مذهبی به اندازه بهاییان تحت فشار نیروهای امنیتی نباشد. به تازگی بیش از ۲۰ نفر از پیروان بهایی در شهرهای مختلف ایران دستگیر شدهاند.
وضعیت بهاییان در ایران هیچگاه تا بدینحد بغرنج نبوده است. آنها در دوران پهلوی از آزادیهای نسبی دینی برخوردار بودند، اما پس از انقلاب ۵۷ سرکوب سازمانیافتهای علیه آنها در ایران از سوی دولتمردان شکل گرفت و بهاییان از حق تحصیل در دانشگاهها طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی در سال ۶۹ محروم شدند. همچنین از مشاغل دولتی و خدمت در ارتش نیز محروم شدند. در تمام این سالها دانشجویان بهایی، به مرور از دانشگاهها اخراج شدهاند. مجامع مذهبی آنها نیز غیر قانونی اعلام شده و تعدادی از قبرستانهای بهاییان در مناطق مختلف ایران مورد تخریب قرار گرفته است. سرکوب و دستگیری بهاییان با وجود اعتراضهای سازمانهای حقوق بشری نیز همچنان ادامه دارد.
روز دهم مردادماه سال جاری (۱۳۹۱) شمار زیادی از بهاییان در شهرهای اصفهان، تهران، یزد، کرمان و اراک بازداشت شدند. شمار اندکی از آنها در تشکیلات اداری سابق جامعه بهایی ایران عضویت داشتند و دلیل بازداشت بسیاری از کسانی که در این روز بازداشت شدند، به صورت کامل مشخص نیست. هنوز هیچ ارگانی مسئولیت بازداشت این افراد را برعهده نگرفته است و مشخص نیست از آنها در کجا نگهداری میشود.
پویان مکاری از کنشگران مدنی بهایی میگوید: «نه نفر از این بازداشتیها در شهر اصفهان رخ داد: ساسان حقیری، شهرام اشراقی، آذر پورخرسند، آقای نقیپور، صبا گلشن و طاهره رضایی در شاهینشهر اصفهان و خسرو دهقانی، ویدا پروینی و نغمه دارابی در ویلاشهر اصفهان بازداشت شدند. در شهر یزد، فریبرز باغی، فریبا اشتری، ناطق نعیمی، فرحناز رستمی و ایمان رشیدی بازداشت شدند. شهرام فلاح هم از ساکنین شهر کرمان و شهروند بهایی شهر کرمان بود که در شهر یزد بازداشت شد و نوید حقیری هم در اراک بازداشت شد.»
فزون بر آن پنج نفر از زندانیان بهایی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، بهنامهای دیدار رئوفی، فواد خوانجانی، شاهرخ طائف، پیمان کشفی و افشین حیرتیان روز ۱۵ مرداد بدون اطلاع قبلی به قرنطینه زندان رجاییشهر منتقل شدند. این پنج زندانی در حالی به این زندان منتقل شدند که هیچ یک از آنها حکم تبعید در پرونده خود ندارد. علاوه بر این از اتهامهای وارده، محل نگهداری و وضعیت جسمانی اعضای یک خانواده بهنامهای عادل نعیمی، شمیم نعیمی و الهام فراهانی که بیش از یک ماه است دستگیر شده اند،هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست.
پویان مکاری در مورد دستگیریهای جدید بهاییان و علت آن میگوید: «متأسفانه هنوز به هیچوجه از افراد بازداشت شده خبری نیست، حتی اینکه کجا نگهداری میشوند و آیا از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شدند یا از سوی اطلاعات سپاه.
پویان مکاری: تلاش حکومت در جهت مصادره اموال بهاییهاست. مثلاً مصادره حسابهای بانکیشان، با گرفتن وثیقههای سنگین و گرفتن هزینههای مالی از این افراد تا هم فشار مالی به جامعه بهایی و افراد بهایی بیاورند، هم خود سیستم از این وضعیت منتفع شود.
در پیوند با بازداشتهای یک ماه گذشته، به ویژه بازداشتهای ۲۰ تیرماه که ۱۷ نفر از شهروندان بهایی ساکن تهران بازداشت شدند، یکسری حدس و گمانهایی میتوان زد. اولاً تعدادی از این افراد در تشکیلات سابق جامعه بهایی عضویت داشتند و افرادی بودند که مسئول انجام مسائل اداری جامعه بهایی در شهر خودشان بودند. از سوی دیگر برخی از این افراد از تمکن مالی خوبی برخوردار بودند. به عنوان مثال آقای صبا گلشن، شهروند بهایی اصفهان که حساب بانکی ایشان توقیف شده است. گمانهزنیهایی میتوان کرد: یک حدس این است که هنوز سیستم اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران این تفکر را دارد که تشکیلات بهایی همچنان در حال فعالیت است و میخواهد با آن برخورد کند. گمان دیگر که زمینه آن قبلاً هم وجود داشته، تلاش در جهت مصادره اموال بهاییهاست. مثلاً مصادره حسابهای بانکیشان، با گرفتن وثیقههای سنگین و گرفتن هزینههای مالی از این افراد تا هم فشار مالی به جامعه بهایی و افراد بهایی بیاورند، هم خود سیستم از این وضعیت منتفع شود.»
انعکاس دستگیریها در رسانههای رسمی جمهوری اسلامی چگونه است و از چه راهی میتوان خبر دستگیریها و منابع آن را تائید کرد؟
تا آنجا که من خبر دارم این بازداشتها از سوی رسانههای رسمی جمهوری اسلامی منعکس نمیشود. چون اصولاً بعضی اوقات به خاطر رفتار تبلیغاتی حکومت، یکسری انعکاسهایی انجام میشود، ولی این بار اینگونه نبود. درباره این بازداشتهای گسترده رسانههای جمهوری اسلامی سکوت کردند. اخباری که مرتبط با حقوق بهاییها یا دیگر اقلیت های قومی- مذهبی است از سمت رسانههای غیر رسمی و حتی رسانههایی که برخورد اطلاعاتی با آنها میشود، انعکاس مییابد. یعنی رسانههای اینترنتی، رسانههای حقوق بشری و رسانههایی که در زمینه مسائل مدنی ایران حساس هستند. در مجموع اخبار مربوط به بهاییان از سوی این رسانهها و رسانههای آزاد مطرح میشود و نه از سوی رسانههای داخلی ایران.
من در مورد این بازداشتها کاملاً مطمئن هستم، چون با افراد بازداشت شده ارتباط شخصی داشتم. یعنی با خانواده این افراد ارتباط دارم و میدانم که این افراد بازداشت شدهاند. اصولاً به علت اینکه شمار زیادی از بازداشتشدگان، به ویژه از جامعه بهایی، با فعالان مدنی بهایی ارتباط نزدیک دارند، بنابراین تائید صحت این گزارشها قابل اجراست.
حکومت اسلامی و بهاییستیزی
برخی از پژوهشگران غربی مثل برنارد لوئیز بر این باورند که حکومتهای اسلامی همواره در پذیرش ادیانی که پس ازاسلام پدیدار شدند و به خدای یگانه اعتقاد دارند، مانند بهاییان، دچار مشکل هستند. چرا که از یکسو نمیتوان پیروان این آیینها را مانند پیروان ادیان چند خدایی آسیا سرکوب کرد و از سوی دیگر هم برخورد یکسان با آنها مثل مسیحیان و یهودیان نوعی بها دادن به این دین نوپاست. افزون بر آن پذیرش بهاییان در جامعه در مقابل ایدئولوژی حکومت اسلامی و در واقع در تضاد با «باور ختم نزول وحی» با مرگ پیامبر اسلام قرار میگیرد.
پویان مکاری: اگر در دهه ۶۰به بهاییها با دید دیگری نگاه میشد، یا بر اساس فتواهای روحانیون دینی، بهاییان افرادی نجس به حساب میآمدند که خونشان مباح است، امروزه مردم نگاهی بسیار عادی نسبت به بهاییان دارند، یعنی کاملاً مثل بقیه افراد به آنان نگریسته میشود.
پویان مکاری میگوید: «جمهوری اسلامی دیدگاه بسیار ایدئولوژیکی به مسائل جامعه دارد و اصولاً تلاش دارد مشکلات جاری در جامعه را با مسائل ایدئولوژیک پاسخ دهد و حل کند. با چنین برخوردی نیز حامیان و طرفداران خودش را راضی میکند. از سوی دیگر به این ترتیب افکار عمومی را نسبت به مشکلات اصلی جامعه منحرف میکند. مثال خیلی بارز آن به زمانی بر میگردد که قیمت دلار جهش یکباره پیدا کرد و خیلی سریع بالا رفت. قیمت طلا هم افزایش پیدا کرد. در همین دوران برخوردی با بهاییها شد به عنوان اینکه این افراد دلار و طلا احتکار میکردند و خلاصه اخبار غیر واقعی در مورد قیمت دلار پخش میکردند. در حقیقت تلاش شد که واقعیت بحران اقتصادی را که دولت و جامعه ایران با آن روبهرو است، با قضیه بهاییان حل کنند. اصولاً اکنون نیز این وضعیت ادامه دارد. الان نیز سعی میکنند همیشه بهاییها را در جایگاهی نگهدارند که تحت فشار بمانند و نتوانند فرصت عرضه فکر خودشان را در جامعه داشته باشند. به گمان آنها به این ترتیب می توانند تا هر زمان که دلشان میخواهد، به برخوردهای ایدئولوژیک خود با آنها ادامه دهند.»
نگاه مردم به بهاییان
با وجود رفتار حکمرانان، نگاه جامعه به بهاییان بسیار متفاوت است. پویان مکاری که خود از جامعه بهاییان است و در دوران جمهوری اسلامی به دنیا آمده و پرورش یافته است، در مورد نگاه مردم نسبت به بهاییان در جامعه امروز ایران میگوید: «این نگاهی است که در طول سه دهه اخیر تحول پیدا کرده است. یعنی اگر در دهه ۶۰ به بهاییها با دید دیگری نگاه میشد، یا بر اساس فتواهای روحانیون دینی، بهاییان افرادی نجس به حساب میآمدند که خونشان، مباح است، امروزه مردم نگاهی بسیار عادی نسبت به بهاییان دارند، یعنی کاملاً مثل بقیه افراد به آنان نگریسته میشود. حتی خیلی از شهروندان ایرانی به بهاییها دید خیلی مثبتی دارند و با آنها به خوبی برخورد میکنند و ارتباط خیلی زیادی هم با آنها دارند.»
یعنی منظورتان این است که جامعه سعی میکند برعکس سیاست حکومت عمل کند؟
البته هنوز جامعه مدنی ایران کامل سعی نکرده چتر حمایتی خودش را روی سر بهاییها بیاورد، ولی چیزی که مشاهده میشود این است که برخلاف انتظار حکومت ایران و برخلاف تلاشهایی که انجام شده، مخصوصاً در رسانههای جمهوری اسلامی، دید مردم نسبت به بهاییان نه تنها منفی نشده، بلکه مثبت شده است. اکنون بسیاری از مردم ایران دیدی مثبت به بهاییها دارند و اگر بخواهیم دلیلش را بررسی کنیم، شاید یکی از دلایل ساده آن تضادی باشد بین آنچه حکومت تبلیغ میکند با آن واقعیتی که مردم در ارتباط با بهاییها تجربه میکنند و این تجربه عملی و واقعی دست مردم را در قضاوت درباره بهاییان باز میگذارد.