Wednesday 26 December 2018

پدرم نعمت الله کاتب پور شهیدی و همسرم فرهاد اصدقی بجرم بهائی بودن اعدام شدند

من روفیا اصدقی هستم  پدرم نعمت الله کاتب پور شهیدی در سال 1360 و همسرم  فرهاد اصدقی در سال 1363 بنام  و جرم بهائی اعدام شدند

کمال‌الدین بخت آور و نعمت الله کاتب پور شهیدی تیرباران شدند


در سحرگاه چهارم مرداد ماه سال ۱۳۶۰، سینه بی کینه پدرم، نعمت الله کاتب پور شهیدی هدف گلوله ظلم و بی انصافی اهل تعصب قرار گرفت در حالی که فقط بیست و سه روز از دستگیری او می گذشت. پدرم در سیزدهم تیرماه سال ۱۳۶۰ در مشهد در منزل مسکونی خودمان دستگیر شدند. از این بیست و سه روز، مدت دو هفته در پی یافتن محل نگهداری و بازداشتشان بودیم. به هر دری زدیم بی نتیجه بود و بی پاسخ. بعد از دو هفته به ما تلفن کردند که داروها و لباسهایشان را به کاشمر ببریم زیرا او را پس از دستگیری از مشهد به شهر کاشمر در جنوب استان خراسان برده بودند و تنها دلیل آن اعمال نفوذ آقای موسوی بود. ایشان که در آن سالهای سیاه به جان بهاییان مشهد افتاده بودند، اهل کاشمر و مسئول بازداشت پدرم و عده ای دیگر از بهائیان بودند و در زادگاه خود بهتر می توانستند جریان رسیدگی به پرونده را آن طور که خود مایل بودند به پیش ببرند

در مدت دستگیری با وجود پیگیری های فراوان قادر به ملاقات پدرم نشدم. حتی اجازه صحبت تلفنی با ایشان را ندادند و در نهایت بعد از یک محاکمه بسیار سریع و فقط یک روز پس از پایان محاکمه، پدرم را به همراه جناب کمال الدین بخت آور در ساعت چهار و ربع سحرگاه روز چهارم مردادماه تیرباران کردند. حال توان نوشتن آنچه بر آنها و بر ما گذشت را ندارم. چگونگی محاکمه ای بس ناعادلانه، علت دستگیری و نحوه اطلاع یافتن از اعدام این دو عزیز، جریان به خاک سپردن آن ها و فداکاری بسیاری از احبا و بسیاری موارد دیگر بماند برای بعد. ولی وصیت نامه پدر نازنینم خود گویای همه چیز است. برای شناختن مردی چون او خواندن وصیت نامه ای که تنها دقایقی پیش از اعدام و با عجله نوشته شده کافیست. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
"بعد از اقرار و اعتراف به آستان مقدس ذات باری تعالی و قبول اوامر و احکام نازله حق منیع بوسیله جمیع انبیای عظام از حضرت آدم علیه السلام الی حضرت خاتم انبیاء(ص) و نیز مقام شارعیت کلی حضرت بهاءالله بنام دیانت بهایی ایمان دارم که کل از یک منبع و از جانب یک خدا و یک اساس مأمور هدایت من علی الارض بوده اند و اعتقادم بر اساس وحدت عالم انسان شاهد بزرگ این مقال است، علیهذا بدینوسیله در لیله ۴/۵/۶۰ وصیت می نمایم همسر خود گوهرتاج اشراقی و همه فرزندانم روح انگیز، احسان، حسام الدین، روحیّه، شعاع و روفیا را که از فقدان من افسرده نگردید و به رضای الهی راضی باشید زیرا آنچه هست و نیست در ید قدرت و مشیت الهی است و " کلّ من علیها فانٍ و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام" مثبِت این تقاضا. بنابراین آنچه بازمانده از من است متعلق است به شما عزیزانم اعم از منقول و غیر منقول و حقوق بازنشستگی مرا هم خانم گوهرتاج حق دریافت دارند و از همه فرزندانم متمنّی و مستدعی هستم که تا مادرتان زنده هستند نهایت مراعات در حق ایشان بنمائید، همین قسم دامادها آقای فیروز و ساموئل و عروسهایم فرشته و ژاله و نوه هایم صمیم و صفا و نادیا و ندا و می و امید، که امیدوارم کل در ظل ظلیل حق جل جلاله مومن بدرگاه باری تعالی باشید و هرگز نگران نباشید چه که حق، حق است و من هم که امروز به نام بهائیت متهم به جاسوسی ناحق شده ام موضوعی است بسیار روشن و واضح. در این صورت به یقین آگاهید که تا به امروز قدمی و حرکتی و یا حرفی که غیر رضای خدا باشد بر نداشته و اقدام ننموده ام و با افتخار جانم را بعد از۶۸ سال زندگی پر افتخار برایگان تقدیم راه وحدت عالم انسانی می سازم. عزیزانم امور دنیا را به دنیا واگذارید و خودتان بیش از قبل به فکر خدمت و صداقت در خدمت به یکدیگر و ابنای خویش باشید. در این ساعت روی دلجوی همه تان را می بوسم و شما را به خداوند علیم و حکیم و دانا و بینا و شنوا وامیگذارم. به همه دوستان عرض تحیّت ابلاغ فرمایید. من مقروض به کسی نیستم و اگر مطالباتی داشته ام، خانم شاید مطلع باشند لذا آنچه دادند بگیرید والّا او را هم به خدا واگذار نمایید. قربان همه شما و حقیقت . نعمت الله کاتب پور شهیدی"
پی نوشت: حقوق بازنشستگی پدرم مانند همه دیگر بهائیان، یک ماه بعد از اعدام ایشان قطع شد و اکثر اموال ایشان هم با وجود اینکه حکم مصادرۀ اموال نداشتند، مصادره شد

نامه دکتر فرهاد اصدقی شهروند بهائی از داخل زندان بیرجند به دادستان دادگاه انقلاب اسلامی بیرجند


دادستان گرامی دادگاه انقلاب اسلامی بیرجند
توقیرا در کمال خضوع و محویت به استحضار حضرت عالی می رساند که این جانب فرهاد اصدقی ممقانی از تاریخ ۷/۶/۱۳۶۰ تا کنون که بیش از یک ماه و نیم می باشد توسط دادسرای انقلاب اسلامی بیرجند بازداشت و در بازداشتگاه این شهر به سر می برم. از تاریخ مذکور توسط شخصی به نام آقای نورموسوی که ظاهرا از طرف بنیاد مستضعفین کاشمر ماموریت هایی دارند، مورد بازجویی و در دفتر بازداشتگاه مورد ضرب و شتم و توهین به مقدسات دینی و تهدید بر قتل و تفتیش عقاید مذهبی قرار گرفته ام. سوال این جاست که در موقعیتی که این جانب تحت نظارت و کنترل مسئولین بازداشتگاه قرار دارم، آیا یک چنین اعمال و ایراد ضرب و شتم در حضور برادران پاسدار مجاز است یا خیر؟ علت گرفتاری یا بازداشت این جانب به خاطر این است که من بهائی هستم زیرا نظائر این بازداشتها در مورد افراد دیگر بهائی در بیرجند و نقاط سائره اتفاق افتاده است و افراد بسیاری به علت بهائی بودن بازداشت و اموالشان مصادره شده است و این خود بهترین دلیل است بر اینکه این گونه اقدامات مخالف با قانون اساسی است. لذا مراتب شکایت خود را از شخص مذکور به حضور آن مرجع ذیصلاح که حافظ و حامی حقوق افراد جامعه اند، تقدیم می نمایم. علی الخصوص که اقدامات نام برده از قبیل مصادره اموال و بستن تهمت جاسوسی به افراد و تعطیل مطب و زندانی نمودن دکترها در حینی که کشور برای رفع احتیاجات پزشکی خود از پزشکان غیر ایرانی کمک می گیرد و ارعاب و تهدید بهائیان و ایجاد محیط ناامن برای خانواده ها همگی باعث سلب اعتماد از مراجع صالحه می گردد و مخصوصا در این موقع که دادستان کل انقلاب اسلامی ایران اظهار داشتند کسانی که قیام مسلحانه و مخالفتی با جمهوری اسلامی ندارند آزاد خواهند شد، در این هنگام که طبق اظهارات مسئولین مملکتی رادیوهای خارجی در مورد زندان های ایران هیاهو راه انداخته اند، دستگیری نفوس مظلومی که هیچ کدام بر علیه جمهوری اسلامی ایران اقدامی ننموده اند و حتی صادقانه به خدمت پرداخته اند و نمونه آن خود این جانب می باشم که به حکم مقررات دولت جمهوری اسلامی و به جهت ادای دین به میهن خود به خدمت نظام وظیفه در بیرجند مألوف بوده و طبق موازین دینی خود قلبا و لسانا وعملا هیچ گونه تخطی از احکام و مقررات مملکتی ننموده ام، به وقوع پیوندد؟ آیا یک چنین اقداماتی جز ایجاد آشوب و محیط متشنج و دادن بهانه به دست دیگران ثمر و نتیجه ای دارد؟ اگر چه ممکن است این اعمال و اقدامات به نظر ایشان با حسن نیت صورت گرفته باشد ولی نتیجه آن چیز دیگری به نظر می رسد. 
بدیهی است که رسیدگی به این امور در صلاحیت دادگاه انقلاب است تا هر گونه مصلحت می دانند عمل نمایند. دادستان محترم، هدف این جانب از نوشتن این نامه دریوزگی چند نفس اضافه در این کره خاک زیستن نیست بلکه می خواهم که عدالت اجتماعی که اجرای آن مورد نظر آن جناب و سایر مسئولین امر است شامل حال بنده که از اقلیتهای مذهبی این آب و خاک هستم نیز بشود و لازم به تذکر است که در خصوص مظالمی که در جوامع مختلف به ما بهائیان وارد می شود، دستور صریح اکید حضرت بهاءالله این است که به ولاة امور و ملاذ جمهور تظلم و مراجعه شود و در صورتی که بذل توجهی نشد به خداوند واگذار نمائیم.

در خاتمه لازم است که از رفتار برادران پاسدار در بازداشتگاه که با کمال محبت و 
انسانیت برخورد می نمایند، تشکر و قدردانی نمایم.

گر تیغ بارد در کوی آن ماه
گردن نهادیم الحکم لله
فرهاد اصدقی ممقانی

Friday 23 November 2018

داماد ۶ سال، عروس ۴ سال زندان! جرم بهایی بودن


یک ماه از ازدواجشان گذشت و توسط ماموران وزارت اطلاعات دولت روحانی بازداشت شدند میلاد که تازه داماد بود ۶ سال و فوژان تازه عروس ۴ سال حکم گرفتبله درست خواندید میلاد داوردان و فوژان رشیدی دو شهروند بهایی ساکن بهارستانِ اصفهان هستند که طی دو ماه اخیر در بازداشتگاه بودند و حالا مجموعا به ۱۰ سال زندان محکوم شده‌اند و این چنین کادوی ازدواج خود را دریافت کرده‌اند
این دو که به تازگی ازدواج کرده‌اند نصیبشان از نظام مقدس! : زندان، بازداشت، بازجویی، شکنجه و در نهایت از بین رفتن ۱۰ سال از عمر هر دو    

Wednesday 31 October 2018

هومن جان عزیز عبدالبهاء



ازادیت مبارک .................تبریک بخانواده و
احباء مظلوم وستمدیده ایران 
باقرار وثیقه 300000000 میلیون تومان 
بامید ازادی همه مسجونین بیگناه دربند .....

برای تمامی مسجونین بهائی بیگناه که گرفتار ظلم و بی عدالتی شده اند دعا کنیم . به امید ازادی هرچه زودتر این عزیزان در بند ظلم


تصویر سعید ملک‌پور پس از ده سال زندان در وضعیت بیماری


وقتی زندانی شد ۳۲ سال داشت و حالا ۴۲ سالش شده است. سعید را به بیمارستان طالقانی منتقل کرده بودند اما بدون درمان و معالجه جدی باز به زندان منتقل کردند. سعید مهندسی خود را از دانشگاه شریف گرفت و در دانشگاه ویکتوریا کانادا تحصیل می کرد. ۱۰ سال پیش جهت دیدار با پدر بیمارش به ایران رفت و در ایران بازداشت شد. بیش از ۵ سال در زندان با حکم اعدام روبرو بود که این حکم به ابد تبدیل شد.
تصویر سمت چپ سعید جوان و آزاد و تصویر سمت راست سعید پیر و محبوس شده توسط نظام ولایت فقیه!

Tuesday 25 September 2018

بازداشت ۱۸ بهایی در کمتر از یک ماه در ایران



بهایی18 در کمتر از یک ماه در مناطق مختلف ایران بازداشت شده اند. پس از بازداشت شش شهروند بهایی در شیراز و چهار بهایی دیگر در اندیشه کرج، هفت شهروند بهایی هم در بهارستان اصفهان بازداشت شدند

یک منبع آگاه به دماوند گفته که تاکنون هشت شهروند بهایی در بهارستان اصفهان بازداشت شده اند و امکان افزایش تعداد بازداشت شدگان در این شهر زیاد است

ماموران امنیتی وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی همچون بازداشت های گذشته پس از ورود و تفتیش کامل منازل، بهائیان را بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات منتقل کرده اند

این منبع مطلع درباره دلیل احتمالی بازداشت هشت شهروند بهایی در بهارستان اصفهان می گوید: «شهروندان بهایی در جای جای ایران با عدم امنیت روبرو هستند و وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران آنها را به جرم عقیده و باورشان بازداشت می کنند و در نهایت اتهامات دروغین از جمله تبلیغ علیه نظام را به آنها منتسب می کنند. اما درخصوص این هشت نفر تا الان هیج اتهامی به خانواده ها اعلام نشده است و اصلا خانواده ها نمیدانند عزیزانشان را کجا منتقل کرده اند»

افشین بلبلان، انوشه راینه، میلاد داوردان، بهاره ذینی، سپیده روحانی، فوژان رشیدی، فرهنگ صهبا و سهام آرمین، بهائیان بازداشت شده در بهارستان اصفهان هستند که در زمان بازداشت وسایل شخصی آنان نیز توقیف شده است

پیشتر در یک ماه اخیر، شش شهروند بهایی به نام های نوید بازماندگان، بهاره قادری، سودابه حقیقت، الله سمیع زاده، نورا مرادیان و احسان محبوب راه وفا، توسط وزارت اطلاعات در شهر شیراز بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات شیراز معروف به پلاک ۱۰۰ منتقل شده اند. آنها تاکنون تحت بازجویی و بازداشت بوده اند

چهار شهروند بهایی به نام های پیمان معنوی، کیانوش سلمان زاده، مریم غفارمنش و جمیله پاکرو نیز ۲۵ شهریور ۹۷ توسط ماموران امنیتی بازداشت شدند

شهروندان بهایی در یک تبعیض سیستماتیک و به دلیل باور مذهبیشان از حق تحصیل در ایران محروم بوده و بنابر گزارشات منتشرشده دستکم صد شهروند بهایی در سال جاری تحصیلی از ادامه تحصیل در دانشگاه محروم شده و چهار شهروند بهایی نیز در همین مقطع و پس از احراز هویت بهایی آنها، از دانشگاه اخراج شدند

Monday 27 August 2018

پریسا رفیعی به ۷ سال حبس محکوم شد

خبرگزاری هرانا – سعید خلیلی وکیل مدافع پریسا رفیعی دانشجوی دانشگاه تهران که در اسفندماه سال گذشته بازداشت شده بود از محکومیت موکلش به ۷ سال حبس در دادگاه انقلاب تهران خبر داد
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، سعید خلیلی گفت: “شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران خانم پریسا رفیعی دانشجوی ۲۱ ساله رشته هنر دانشگاه تهران را به اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور” و “فعالیت تبلیغی علیه نظام” و “اخلال در نظم عمومی” جمعا به ۷ سال حبس محکوم کرد”
وی افزود: “به نظر من هیچ دلیل منطقی و محکمه پسندی که دلالت قطعی بر وقوع جرمی از سوی ایشان داشته باشد در پرونده وجود ندارد و آنچه به عنوان اتهام به وی تفهیم شده است همگی اعمال و رفتارهای عادی و در چارچوب قانون و حقوق مصرحه ملت در قانون اساسی و حقوق شهروندی برای همه شهروندان بخصوص یک فعال صنفی دانشجویی است
برای مثال یکی از مواد اتهامی موکل اعتراضات صنفی دانشجویی در داخل محوطه خوابگاهی کوی دانشگاه تهران به تغییر ساعت محدودیت رفت و آمد و بسته شدن درب‌های خوابگاه بوده چون با ساعت کلاس‌ها هماهنگی نداشته است و یا شرکت وی در تظاهرات دانشجویی ۱۶ آذر مقابل دانشگاه تهران که تمام شعارهای آن خواسته‌های صنفی بوده است”
این وکیل دادگستری گفت: “امیدوار بودیم با توضیحات مفصلی که در دادگاه بیان کردیم و در لایحه تقدیمی هم مفصلا به آن پرداخته شد، حکم برائت موکل صادر شود”
وی اظهار کرد: “در حالی که بر هیچ یک از افعال احصا شده در کیفرخواست و یا گزارش سپاه، عنوان بزه صدق نمی‌کند، متاسفانه با صدور این حکم، انصاف و عدالت و اصول و موازین حقوقی و شرعی زیر پا گذاشته شده است و ان‌شاءالله در فرجه قانونی تقاضای تجدیدنظر خواهم کرد”
گفتنی است که اواخر سال گذشته بود که خانم رفیعی دستگیر و ۲۳ روز بازداشت شد. او سرانجام با پیگیری‌های فراوان خانواده و دوستان در آخرین روز سال ۹۶ با وثیقه آزاد شد
پریسا رفیعی فعال صنفی و دانشجوی هنر های زیبا دانشگاه تهران در تاریخ ۶ اسفندماه ۹۶ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود
خبرگزاری هرانا

Saturday 11 August 2018

اخراج یک شهروند بهایی به دلیل اعتقادی از دانشگاه کرمان



هومن ایمانی دانشجوی رشته کاردانی گرافیک در دانشگاه آزاد کرمان به دلیل اعتقاد به آیین بهایی از دانشگاه کرمان اخراج شد
یکی از منابع نزدیک به این شهزوند بهایی می افزاید:اواسط ترم دوم بعضی اوقات برای ورود به سایت دانشگاه   مشکل داشته است و بعد از پیگیری این شهروند بهایی و بعد از مشورت با چند نفر تصمیم گرفته شده  به حراست مراجعه و  درخواست کنپ که فرم ستون مذهب  را ببیند که آیا خودشون پر کردن اسلام یا خالیه میباشد. وقتی به رئیس حراست مراجع کرده و فرم ثبت نام رو درخواست کرده است از ایشان اسم و فامیلم را پرسیذن و وارد سیستم کردن سپس پرسیدن دینت چیست و این شهروند بهایی  گفته است بهایی میباشم بعد از اعلام این شهروند بهایی و اعتقاد داشتنش به دیانت بهایی  مقام حراصت گفتند حق ادامه تحصیل نداریدو سازمان قرار است که جلوی ادامه تحصیل همه شهروندان بهایی را در دانشگاه بگیرد
محرومیت از تحصیل بهاییان در دانشگاه‌های ایران با استناد به مصوبه‌ی ششم اسفند ۱۳۶۹ “شورای عالی انقلاب فرهنگی” صورت می‌گیرد که بهاییان را علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم می‌کند
بر اساس بند سوم این مصوبه، نه تنها باید از ثبت نام بهاییان در دانشگاه‌ها جلوگیری به عمل آید بلکه چنان‌چه هویت بهایی فردی بعد از ثبت نام و “هنگام تحصیل” نیز احراز گردد، باید از تحصیل محروم شود
محرومیت شهروندان بهایی پس از انقلاب اسلامی و اعلام انقلاب فرهنگی در ایران به صورت سیستماتیک اجرا شده است

Monday 16 July 2018

مهرداد حیرانی، شهروند بهایی ساکن تهران باداشت شد


یک منبع مطلع در مورد بازداشت آقای حیرانی افزود: “روز جمعه ماموران وزارت اطلاعات جهت بازداشت آقای حیرانی به منزل شخصی وی مراجعه کردند اما وی در منزل حضور نداشت؛ از این رو مامورین پس از مطلع شدن از محل حضور وی به منزل دوستشان واقع در فردیس کرج مراجعه کردند”

این منبع ادامه داد: “آقای حیرانی پس از بازداشت در منزل دوستشان در فردیس کرج، توسط ماموران وزارت اطلاعات به منزل شخصی خود منتقل شد و ضمن تفتیش منزل، کلیه لوازم شخصی وی از جمله کتب دینی، کامپیوتر و… ضبط گردید و پس از آن به مکان نامعلومی منتقل شد”

از سوی دیگر، دستگاه‌های امنیتی و قضایی ایران در هفته‌های اخیر نیز بر بازداشت بهائیان در مناطق مختلف ایران ادامه دادند.

پلمپ محل کسب دوشهروند بهایی به دلیل اعتقادی


بنا به گزارش کمپین نه به آزار و زندان هموطنان بهایی, فروشگاه دو نفر از شهروندان بهائی ساكن آبادان به نام آرمان و آرام آزادی ( هردو برادر هستند ) در صنف فروشگاه چرخ خیاطی به علت بهائی بودن توسط مامورين حكومتي پلمب شد
شهروندان بهایی بر اساس باور دینی خود اماکن کسب خود را به هدف اجرای مناسک مذهبی تعطیل می کنند. اما دستگاههای انتظامی و امنیتی علیرغم حقوق مشخص قانونی و شهروندی افراد در عمل به باورهای دینی خود و نحوه مدیریت اماکن تجاری خود، به پلمپ اماکن کسب آنان اقدام می کنند
اقدام به پلمب مراکز صنفی شهروندان بهایی در حالی انجام می‌شود که براساس بند ب ماده ۲۸ قانون نظام صنفی، صاحبین واحد صنفی می‌توانند تا سقف ۱۵ روز در سال واحد صنفی خود را بدون اطلاع اتحادیه تعطیل نمایند
پلمب اماکن کسب بهاییان در ایران در حالی ادامه دارد که شهیندخت مولاوردی دستیار ویژه رییس‌جمهور در امور حقوق شهروندی ۱۲ آذرماه سال جاری در گفتگو با رسانه ها گفت که “راجع به پلمپ اماکن تجاری و ممانعت از فعالیت بهایی‌ها، استعلاماتی از معاونت حقوقی رئیس جمهور شده است و این بحث را ازطریق حقوقی پیش می‌بریم تا راهکاری برای موضوع بیابیم.

Monday 18 June 2018

بستن واحدهای صنفی بهائیان در کرمان


[اطلاعات شخصی افراد حذف شده است]

بسمه‌تعالی

[آرم]

طبقه‌بندی:

شماره ١/ ۳۶/ ۴/ ۱۴/ ٢٩

تاریخ: ٣٠ آبان ۹۴

پیوست:

از پلیس امنیت عمومی ف. ا. ا کرمان- اداره نظارت بر اماکن عمومی

به: سرپرستی محترم دفتر ارتباطات مردمی و میز خدمت استانداری کرمان

موضوع: (ارتکاب احکام حرام)

سلام‌علیکم

با صلوات بر محمد و آل محمد (ص) و با احترام بازگشت به شماره ٢٧١٠٧-٠/ ۶۸مورخه ۲۵ آبان ۹۴به آگاهی می‌رساند که واحدهای صنفی تحت تصدیگری اعضا فرقه بهائیت به استناد ماده ٢ مصوبات جلسه شورای تأمین مورخه ٢٠ مهر ٩٣و به درخواست اداره کل اطلاعات استان و حسب دستور مقام محترم قضایی پلمپ گردیده و بازگشایی آن صرفاً با دادن تعهدات لازم مبنی بر پایبندی به ضوابط و مقررات و خودداری از تعطیلی واحد صنفی به غیر از ایام تعطیل رسمی که در تقویم کشور جمهوری اسلامی ایران درج گردیده امکان‌پذیر می‌باشد.

سرپرست پلیس امنیت عمومی ف.ا. استان کرمان

سرهنگ محمدباقر فلسفی

از طرف سرهنگ اصغر زاهدی

[مهر رسمی با شماره و تاریخ]

ثبت رایانه استانداری کرمان، شماره: ۲۸۶۸۳ - تاریخ: ١ آذر۹۴

[یادداشت دستنویسی تاریخ در پایین صفحه]

خانم مهدوی جهت اقدام لازم و تعیین وقت ملاقات با حضور مدیرکل امنیتی

١ آذر۹۴

[امضا]

دستورات:

[مهر:] کپی برابر با اصل ابرازی می‌باشد. دفترخانه ٣٣ کرمان سردفتر: علی پور عزیزی

[امضا]

شماره مدرک: ------ شماره برگ: -----

تاریخ ثبت

کد موضوع: -

مهرداد حیرانی، شهروند بهایی ساکن تهران بازداشت شد


به گزارش کمپین نه به آزار و زندان هموطنان بهایی:مهرداد حیرانی شهروند بهایی ساکن تهران، روز جمعه توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد
یک منبع مطلع در مورد بازداشت آقای حیرانی افزود: “روز جمعه ماموران وزارت اطلاعات جهت بازداشت آقای حیرانی به منزل شخصی وی مراجعه کردند اما وی در منزل حضور نداشت؛ از

بازداشت مجدد ۳ شهروند بهایی در اهواز


به گزارش کمپین نه به آزار و زندان شهروندان بهایی:ندا ثابتی (آزادی)، نوشین افشار و فروغ فرزانه، سه شهروند بهایی اهل آبادان و اهواز که روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ماه توسط ماموران اداره اطلاعات اهواز و آبادان در منزل خود بازداشت شده بودند و همچنین شب گذشته از زندان اهواز آزاد شده بودند پس از چند ساعت و مراجعه مجدد آنها به دادسرا توسط مقامات امنیتی

Sunday 20 May 2018

سرگذشت یک بیمارستان بهایی که به نام مصطفی خمینی تغییر نام داد



در سال ۱۳۲۸ مصادف با ۱۹۴۹ عبدالمیثاق میثاقیه ساختمانی جهت اسکان دانشجویان بهایی شهرستانی خریداری کرد و پس از مشورت با محفل ملی بهائیان ایران بجای تاسیس خوابگاه یک بیمارستان مدرن تاسیس کرد. بودجه این طرح که شامل خرید تجهیزات پزشکی و دیگر وسایل بود تمام از سوی عبدالمیثاق میثاقیه تامین شد اما پزشکان و دیگر متخصصین از جمله مهندسین ساختمان خدمات خود را رایگان ارائه می کردند. این بیمارستان ۱۷۰ تخته که ۱۱۰ تخت برای بزرگسالان و ۶۰ تخت برای کودکان داشت در آن زمان بیمارستان بزرگی قلمداد می شد. هیات مدیره ی بیمارستان برای هر یک از اقلیت های ارمنی، آشوری، سنی، زرتشی و یهودی یک تختواب رایگاه در نظر گرفت و تعداد تختخواب های رایگان مسلمانان نیز نامحدود شد
این بیمارستان دارای اتاق های مدرن و راحتی بود که از امکانات مدرنی که جناب میثاقیه تهیه کرده بود بهره می برد. در این بیمارستان چند اطاق عمل جراحی و یک بخش زایمان و بخش های رادیولژی ، فیزیوتراپی ، هیدروتراپی و توان بخشی نیز داشت
در بیمارستان میثاقیه پلی کلینیکی موجود بود به طور ۲۴ ساعته جهت رسیدگان به انواع بیماری ها آماده باش بود و تمامی بیماران را رایگان مداوا می کرد و در بخش سوانح نیز همیشه یک پزشک کشیک وجود داشت و داروخانه نیز تا ۱۰ شب باز بود
هئیت مدیره این بیمارستان حتی به فکر بیماران در لحظاتی بودند که برق می رفت وبه همین جهت خود بیمارستان دارای دستگاه تولید برق مستقل در آن زمان بود . این موضوعات که ابتکارات بزرگ در آن زمان محسوب می شد نه تنها به دستگاه برق ختم نمی شد بلکه دو دستگاه زباله سوزی با کوره های بزرگ و حرارت زیاد نیز این بیمارستان محیا کرده بود 
در ماههای اول تاسیس این بیمارستان نه تنها اهالی تهران بلکه جامعه پزشکی استان نیز نظر مثبتی به این بیمارستان نداشتندو همواره نیمی از تخت های این بیمارستان خالی بود، زیرا مردم در یک باور دینی عامه ی تصور می کردند چون صاحب بیمارستان بهایی است پس بیمارستان نیز نجس است
با تمامی این مسایل در سال ۱۳۲۹ پس از آنکه محمد نامجو ورزشکار دارای دو مدال نقره و برنز المپیک در رشته وزنه برداری نیاز به عمل جراحی لوزه پیدا کرد و دکتر علی راسخ یکی از مدیران این بیمارستان پروفسور جمشید اعلم پزشک این ورزشکار را به بیمارستان آورد که رایگان این ورزشکار را عمل کند و پس از آن، بستری شدن “آیت الله زنجانی” که به سفارش پروفسور جهانگیر صالح وزیر بهداری وقت انجام گرفت ،رفته رفته با حضور این دو چهره شناخته شده یکی ورزشکار و دیگری روحانی بلندپایه نام بیمارستان میثاقیه بر سر زبان ها چرخید و بیماران زیادی را به خود دید. در زمان بستری بودن این دو شخصیت شناخته شده بسیاری از ورزشکاران و همچنین روحانیون از این بیمارستان بازدید کردند و نسبت به امکانات این بیمارستان متعجب شدند
پس از مراجعت زیاد بیماران بخصوص غیربهائیان به بیمارستان ،ساختمان اولیه بیمارستان میثاقیه دیگر توان پاسخگویی را نداشت و به همین دلیل عبدالمیثاق میثاقیه ساختمان های مجاور را نیز خریداری کرد. پس از آن نیز دولت این بیمارستان را یکی از بهترین بیمارستان ها وقت ارزیابی کرد و به آن درجه ی ممتاز داد 
پس از انقلاب بیمارستان میثاقیه مصادره و به سازمان مستضعفین واگذار شد. این بیمارستان که روزی نامش بیمارستان میثاقیه بود امروز به بیمارستان مصطفی خمینی فرزند آیت الله خمینی تغییر نام داده است اما دیگر نه آن شهرت سابق را دارد و نه آن میزان تخصص و پزشکان قوی که هر کدام در زمان خود صاحب نظران بزرگی بودند. دیگر آن بیمارستان که تماما به دست یک بهایی ساخته شده است و خدمات آن رایگان بود نه تنها هیچ بهایی بلکه هیچ فردی را رایگان مداوا نمی کند. بیمارستان میثاقیه سابق و مصطفی خمینی فعلی که در اختیار دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد قرار گرفته است زیر نظر هشت نفر از شخصیت های کشوری اداره می شود که رئیس جمهور، رئیس بنیاد شهید، وزیر علوم، وزیربهداشت، وزیر آموزش و پروش و … می باشد که حتی توان معالجه رایگان مردم را ندارند
پس از گذشت نزدیک به چهل سال بیمارستان میثاقیه سابق ۲۲۰ تخت بیشتر ندارد
مهدی میثاقیه تهیه کننده سرشناس سینمای قبل از انقلاب ایران که تاثیربسزایی بر تولید فیلم های ایرانی گذاشت فرزند عبدالمیثاق میثاقیه است. وی کارگردان و نویسنده دو فیلم سینمایی و تهیه کننده دهها فیلم سینمایی پیش از انقلاب است


Wednesday 9 May 2018

محل کسب یک شهروند بهایی به دلیل عقاید مذهبی اش پلمب شد


اداره اماکن شهر تبریز که پیشتر محل کسب خانم شیوا عیسی خانی را دو بار پلمب کرده بود و از تمدید پروانه کسب وی نیز ممانعت به عمل می آورد، برای بار سوم محل کسب وی را پلمب کرد
به گفته یک منبع مطلع اداره اماکن پروانه کسب وی را صرفا به دلیل عقیده مذهبی وی تمدید نکرد و همین امر منجر به بسته شدن محل کسب این خانم شده است
کمپین نه به آزار زندان هموطنان بهایی نیز در پی این اتفاق اعلام کرد آزار و اذیت شهروندان بهایی و پلمب محل کسب آنان طی سالهای اخیر صرفا به دلیل عقاید مذهبی آنان و تعطیلی محل کسبشان در ایام تعطیلی مذهبی بهایی صورت گرفته است
جواد ظریف اما معتقد است که «بهایی بودن جرم نیس

تفتیش منازل بهائیان و بازداشت سه شهروند بهایی در آبادان


ماموران امنیتی وزارت اطلاعات شهر آبادان و خرمشهر صبح امروزیکشنبه شانزدهم اردیبهشت ساعت ۶:۴۵ دقیقه با مراجعه هماهنگ به منزل سه شهروند بهایی منازل آنان را تفتیش کرده و سه تن از بهائیان زن را بازداشت کرده اند
نوشین افشار، ندا ثابتی و فروغ فرزانه سه تن از بهائیان بازداشت شده در آبادان و خرمشهر هستند که توسط ماموران امنیتی بازداشت شده اند
به گفته یک منبع مطلع ماموران وزارت اطلاعات پس از تفتیش منزل که به همین علت تمام منزل بهم ریخته شده است، ماموران اقدام به توقیف کتاب ها، کامپیوتر، لپ تاپ به همراه هارد و فلش ها کرده اند
شش مامور مرد در زمان بازداشت حضور داشتند و در زمان تفتیش نیز از اعضای خانواده بازداشت شدگان نیز بازجویی کوتاهی کرده اند
یک منبع آگاه در این مورد می گوید:« پنج مامور از اداره اطلاعات اهواز بودند و یک نفر نیز از اداره اطلاعات آبادان حضور داشت

به گفته ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدگان نهایت یک ساعت دیگر آزاد خواهند شد اما با وجود گذشت چندین ساعت اطلاعی از دلیل بازداشت و نگهداری آنان نیست

طی روزهای اخیر همچنین کاویز نوزدهی شهروند بهایی نیز توسط ماموران امنیتی در مشهد بازداشت شده است. این شهروند بهایی پیشتر دو سال در زندان محبوس بود

Tuesday 17 April 2018

دیدگاه های علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی درخصوص بهائیان


علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی بارها و بارها علیه بهائیان ایران موضع گرفته است.وی بهاییان را نجس و کافر دانسته و معاشرت با بهائیان را منع می کند. این رهبر جمهوری اسلامی حتی غذا خوردن با بهائیان را منع کرده و نسبت به ارتباط کودکان مسلمان با کودکان بهایی در مدارس هم اظهار نظر کرده است

فرج الله بنگاله و میترا زهدی همچنان بدون تفهم اتهام در اهواز تحت بازجویی هستند


به گزارش ابهام زدایی- فرج الله بنگاله شهروند بهایی در شیراز بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات اهواز منتقل شده است .این شهروند بهایی از تاریخ هشتم فروردین ۱۳۹۷ توسط ماموران امنیتی وزارت اطلاعات بازداشت و تاکنون بدون تفهیم اتهام در بازداشتگاه به سر می برد.
ماموران امنیتی در زمان دستگیری این شهروند بهایی منزل وی را به طور کامل مورد تفتیش قرار داده اند.
💢همچنین میترا بدرنژاد زهدی با وجود گذشت بیش از چهل روز بدون تفهیم اتهام در بازداشتگاه وزارت اطلاعات اهواز محبوس است.

آئین بهائی تساوى کامل بین زن و مرد را از ضروریات پیشرفت هر جامعه میداند

آئین بهائی تساوى کامل بین زن و مرد را از ضروریات پیشرفت هر جامعه میداند و بر این تکیه میکند که بانوان باید از حقوق و امکانات یکسان با مردان بهرهمند باشند
در این دیانت تعلیم و تربیت یک وظیفهء دینى و مذهبى است و سواد آموزى و علم آموزى به کودکان نخستین فریضهء پدر و مادر بشمار آمده است. درین زمینه تا بدانجا پیش میرود که تعلیم میدهد اگر پدر و مادرى فقط امکان سواد آموزی و تعلیم به یکى از چند فرزند خود را داشته باشند آنکه دختر است مرجّح خواهد بود زیرا مادرى که نخستین مرّبی فرزندان است خود نباید در جهل و بیخبری باشد
هر نوع تعصّبی جاهلانه را که به جدال و نزاع و خونریزی و دشمنی بکشد نهی مینماید. بدین ترتیب نژادپرستی، تعصّبات مذهبی، وطنی، و زبانی را که به شهادت تاریخ هر کدام بارها آتش فتنه و قتال برپا کرده مردود میشمارد
دین را سبب دوستى میداند نه دشمنى و کینهجویى به همین جهت فساد و آشوب، حتى آنچه قلب انسان دیگرى را بیازارد و یا سبب اندوه شود منع مىکند و محبت و عشق و فداکارى در راه دیگران تشویق و تأکید مىنماید
اساسى براى تنظیم امور اقتصادى بر مبانى روحانى بنا مىنهد که فقر و ثروت مفرط را از بین مىبرد. تشکیلاتى ادارى پایهریزى مىکند که تمام افراد جامعه را در سرنوشت خود با مشورت آزادنه و قبول رأى اکثریت شریک میسازد و بدین ترتیب دموکراسى بنیادى را که هنوز ممالک دموکراسى غربى در پى تحقّق آنند به واقعیت مىآورد
دین را به کلّى از سیاست جدا مىداند و سرانجام خواستار صلح پایدارى بر روى زمین است، صلحى که از ابتداى تاریخ آرزوى نسلهاى بشریت بوده، و درین زمینه به وحدت عالم انسانى، وحدت معنوى و برادرى جهانى انسانها نظر دارد، وحدتى که بتواند ضامنى برا ى صلحى پایدار باشد. وحدتى جهانى، بدون آنکه هویت ملّى و حدود و مرزهاى سنتى و تاریخى کشورها خدشهدار شود

Thursday 22 March 2018

پلمپ قبرستان بهاییان در آستانه نوروز در کرمان


به گزارش کمپین نه به آزار وزندان هموطنان بهایی: قبرستان بهاییان کرمان(گلستان جاوید)توسط مقامات شهرداری به بهانه های واحی از جمله قانون مجازات اسلامی و بهداشتی پلمپ گردید
بنا به گزارش های رسیده صبح روز جمعه ۲۵

وحید تیزفهم از مدیران پیشین جامعه بهایی ایران، پس از تحمل ده سال حبس از زندان آزاد شد


Friday 16 February 2018

پریا فروغی به دلیل اعتقاد به دیانت بهایی از دانشگاه اخراج شد


به گزارش کمپین بهایی پریا فروغی دانشجوی ترم ۳رشته روان شناسی به دلیل باور مند بودن به دیانت بهایی از دانشگاه آزاد کاشان اخراج شد
بنا به گزارش های رسیده این شهروند بهایی با وجود تحصیل در سه ترم در رشته روانشناسی در دانشگاه آزاد کاشان به دلیل باورمند بودن به دیانت بهایی توسط ریاست دانشگاه اخراج شد.این شهروند بهایی در این راستا می افزاید من سر امتحان بودم که من را به دفتر رییس دانشگاه احظار کردند در دفتر رییس متوجه این کار شدم و بغض عجیبی گلویم را گرفت
رییس دانشگاه از نقصی فرم ثبت نام من ایراد گرفت وبعد فرم رو دیدم گفت همه فرم تکمیل هست جز دین چرا ننوشتی دینتو؟گفتم شاید فراموش کردم گفت نه اتفاقا فراموشت نشده دینت چیه؟گفتم بهایی گفت بنویس و نوشتم گفت میدونی طبق قانون جمهوری اسلامی حق تحصیل نداری ؟ گفتم بله گفت پس امروز کارهایت را انجام بده برای انصراف گفتم من از دانشگاه انصراف ندادم شما منو اخراج میکنین بخاطر عقیده بعد گفت
این قانون برای همه هست گفتم ببخشید از تمامی کشورهای دیگر در ایران حق تحصیل در دانشگاها را در کشور ما دارندو من در کشورم حق تحصیل ندارم ؟این درست و عادلانه هست از نظر شما؟گفت حتما درسته بعد گفت چرا گفتی بهایی هستی که اخراج بشی؟گفتم صداقت اساس دین بهایی هست گفت شما حق تحصیل دیگر نه در این دانشگاه و نه هیچ یک از دانشگاه های ایرانو نداری و خندید.و من گفتم افتخار میکنم که بخاطر عقیده پاکم اخراج شدم و هیچ مشکلی نیست .نقص در پرونده و اخراج از دانشگاه بهانه ای است که معمولا از سوی سازمان سنجش و دانشگاهای سراسری و آزاد برای محروم ساختن شهروندان بهایی از ورود به مقاطع تحصیلی عالی یا تکمیلی استفاده میشود
بر طبق مصوبه محرمانه شورای عالی انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، بهائیان علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم هستند. هر چند این رویه بارها مورد اعتراض نهادهای مدافع حقوق بشر و جامعه بین المللی قرار گرفته است با این حال حکومت ایران نه تنها هیچ نشانه ای از تغییر رویه خود نشان نداده بلکه تنها مرکز تحصیلی مجازی جوانان بهایی محروم از تحصیل در ایران که به همت اعضای این اقلیت مذهبی راه اندازی شده بود را تعطیل کرد و موسسان و مدرسان آن را به حبس های طویل المدت محکوم نمودند

محرومیت جوان بهایی از ادامه تحصیل در آستانه امتحانات پایان ترم


 به نقل از هرانا صدف وجدانی شهروند بهایی، دانشجوی ورودی سال ۹۶ در رشته مهندسی معماری دانشگاه رازی کرمانشاه بدلیل اعتقادات دینی در هنگامه امتحانات پایان ترم از تحصیل محروم

سعید رضایی از مدیران جامعه بهایی پس از تحمل ۱۰ سال حبس از زندان آزاد شد

به گزارش کمپین نه به آزار وزندان هموطنان بهایی:سعید رضایی از مدیران جامعه بهایی ایران پس از تحمل ۱۰ سال حبس صبح امروز از زندان آزاد شدند
سعید رضایی، ۶۲ ساله، مهندس کشاورزی است که بیش از ۲٠ سال با موفقیت مدیریت یک شرکت ماشین آلات کشاورزی را در استان فارس به عهده داشته است. دانش او در حوزۀ مطالعات بهائی گسترده و شناخته شده است و مؤلف چندين کتاب است
آقای رضائی متولد آبادان است، در شیراز بزرگ شده و از دانشگاه پهلوی فارغ التحصيل شده است. در اوائل دهۀ ۱۳۶۰ (۱۹۸۰ ميلادی)، هنگامی که آزار بهائیان شدت گرفت، آقای رضائی به شمال ایران نقل مکان کرد و برای مدتی در آنجا به عنوان مدیر کشاورزی مشغول به کار شد. به دليل مشکلات شهروندان بهائی برای امرار معاش که از حق اشتغال در بخش دولتی و خصوصی محروم شده بوند آقای رضائی به ناچار مدتی هم به کرمان رفت و به شغل نجاری و کارهای متفرقۀ دیگری پرداخت. بالاخره در سال ۱۳۶۴ (۱۹۸۵) به اتفاق يکی از دوستان‌اش شرکتی مربوط به ماشين های کشاورزی در استان فارس تأسيس کرد که با موفقيت همراه شد
آقای رضائی و همسرش، شهين روحانيان، سه فرزند دارند. دو دختر آنها که هردو در سنين بيست سالگی هستند جزء گروه پنجاه وچهار نفری بودند که در سال ۱۳۸۵ در شيراز به خاطر مشارکت در طرحی برای کمک به کودکان محروم دستگير شدند. پسر آنها در زمان انتشار اين مطلب ۱۴ ساله است
پيش از دستگيری اخير آقای رضائی در سال ۱۳۸۵ (۲۰۰۶ ميلادی) نيز بازداشت شد که در طی آن به مدت چهل روز در سلول انفرادی زندانی بود

Wednesday 31 January 2018

دعای خواب


دعای خواب ،،،
از جمله ادعیه بامدادی، دعایی است نازله از قلم جمال مبارک که با این عبارت شروع می‌شود: "الهی الهی کیف أختار النّوم و عیون مشتاقیک ساهرة فی فراقک و کیف استریحُ علی الفِراش و افئدة عاشقیک مضطربة من هجرک" (ادعیه محبوب، ص85 - مضمون: ای خدای من، خدای من؛ چگونه خواب را اختیار کنم در حالی که چشمان مشتاقانت شبانگاهان بیدار مانده در فراق تو و چگونه در بستر آرامش یابم در حالی که دلهای عاشقانت از دوری تو در تشویش است."



آمده ام تا تو به دادم رسی
********************
بی کسم ای کس که چو من بی کسی
بی کس و کاری که زدل واپسی
بس که به دادم نرسیده کسی
یا بهاء آمده ام تا تو به دادم رسی
دولت ایران جاسوس خسم خوانده اند
از در این خانه پسم رانده اند
هرچه به درگاه تو آیم خسی
آمده ام تا تو به دادم رسی
آمده ام تا تو نگاهم کنی
تا تو کم از بار گناهم کنی
گشته ام آواره وپریشان بسی
آمده ام تا تو به دادم رسی

Monday 8 January 2018

لوحیست از حضرت عبدالبهاء بنام : سرمست از جام اوّل صهبای محبّت‌الله


هوالابهی

ای اسیران مظلومان علمای آن سامان دست تطاول گشودند و از فرعون ذی‌الاوتاد و قوم نمرود و ثمود و عاد گوی سبقت ربودند. چشم انصاف بستند و به تیر اعتساف دل مظلومان خَستند؛ آتش به خرمن ستمدیدگان زدند و هر جور و اذیت و عقوبتی را روا داشتند که شاید نار موقدۀ الهیّه خاموش گردد و دریای فیض حضرت یزدان از جوش و خروش بیفتد؛ سحاب عنایت از رشحات منقطع گردد و شهاب هدایت از اشراق به آن صفحات ممنوع گردد؛ نسیم موهبت از مهبّ عنایت باز مانَد و شمیم گل عاطفت از گلزار احدیّت مقطوع شود؛ انوار کوکب بازغ پنهان گردد و اسرار مطلع مواهب فراموش شود.
هیهات، هیهات دیگر نمی‌دانند که قلزم کبریا موجش شدید شود و نفوذ امرالله سطوتش جدید؛ کوکبش ساطع گردد و شهابش ثاقب؛ لمعه‌اش شعله گردد و اخترش آفتاب گردد و قطره‌اش سیل و فیض سحاب؛ دانه‌اش خرمن شود و دُردانه‌اش شاهد هر انجمن؛ صیتش جهانگیر گردد و آوازه‌اش به فلک اثیر رسد.
و امّا این بندگان و آوارگان از جام اوّل از صهبای محبّت‌الله چنان سرمست شدیم که مدهوش جام الست گشتیم و قدح به دست در میدان فدا پاکوبان و رقص کنان بشتافتیم. بلا را به دعا خواستیم و تیر جفا را سینه هدف نمودیم و تیغ ستم را به جان و دل آرزو کردیم. این تن خانۀ محَن است و این نفس قفس هر مرغ خوش‌سخن. جسم خاک گردد و جسد هدف تیر سهمناک شود. پس اگر درسبیل الهی در میدان فدا قربان گردد، موهبتی دیگر اعظم از این نه و نعمتی اکبر از این نیست.
اموال دنیا البتّه متفرّق شود و جمعش متشتّت؛ اندوخته‌اش پریشان شود و افروخته‌اش پژمرده و بی‌نشان؛ گنج روانش به هدر رود و کنز بادآوردش نیز به باد رود. پس اگر در سبیل الهی تالان و تاراج شود، بهتر از آن است که خراج سلطنت حوادث گردد. امّا خانمان و بیوت عالیه و قصور منیعه؛ هر معموری مطمور گردد و هر بنیان متینی از بنیاد بر افتد. پس این بیوت، که اوهن از بیت عنکبوت است، اگر در محبّت سلطان ملکوت خراب شود و از بُن و بنگاه بر افتد، البته بهتر است. چه که اگر این بیت گلین خراب شود، به مقابل قصر مشید در فضای جان‌فزای عِلّیّین تأسیس شود و اگر لانه و کاشانه در گلخن فانی ویران شود، آشیانۀ بی مثل و نشانه در گلشن باقی ترتیب گردد.
این است که احبّای الهی جمیع شئوناتشان و عزّت قدیمه‌شان و خدمات جدیده‌شان و
بلایای شدیده‌شان
، چون نقشِ حک بر الواح زمرّدین، در صفحات ملکوت ابهی نقش بندد، پس به جمیع عوالم اشراق نماید. آن شعاع ساطع بر زبان امکان زند مدح و ستایش شود و چون بر قلب اکوان زند یاد و تخطّر اطوار و اعمال و مناقب شود و چون بر صفحات آفاق زند "و اجعل لی لسان صدق فی الآخرین" گردد و چون بر کرۀ خاک زند بقاع مقدّسه و مراقد مطهّره شود. ع ع

((‌ ایران بهشت دل و جان ))

هوالله
ای مبتلای صد هزار مشکلات، خداوند ترا از طهران آواره به وينه نمود که تلخی غربت بچشی و سمّيّت بلايای وارده باين عبد بمزی تا قدر عافيت طهران بدانی و راحت شمران به خاطر آری و ايران را بهشت دل و جان شمری . غربت از جهتی و کربت از جهتی و جيب تهی از جهتی و طلبکار از هر جهتی و محاوله مأمورين ماليّه پادشاهی از جهتی و نرسيدن مواجب از جهتی و جواب ندادن سر آمدن طهران از جهتی.
باری، عيب ندارد با من شريکی و سهيمی و قرينی عنقريب عسر به يسر تبديل گردد و سختی به آسانی. غم مخور من غمخوار تو هستم. رفيق منی و انيس من. فی‌الحقيقه هميشه با تواَم و پيش تو. چه که آنی ترا فراموش ننموده و نخواهم نمود. ولی خواهی گفت چرا به دادم نمی‌رسی و فکری از برايم نمی‌کنی؟ جوابت اين است بايد اين صدمات را بچشی و اين تلخی‌ها را بمزی تا چون به سر کار آیی و زمام امور در دست گيری بدانی که بيچارگان را چون جيره و مواجب تأخير افتد چقدر در زحمت و مشقّت افتند و به چه بلائی گرفتار شوند؛ آن وقت رحم نمائی و دردشان را به‌زودی علاج نمائی و کار را نظمی دهی و البهاءعليک. ع ع (منتخباتی از مکاتیب، ج3، ص224)